بدترین درد, گداییه محبت از کسیه که داری باهاش زندگی میکنی

دیوار ها هم عاشق میشوند یادگاری ننویسید اگر قصد برگشت ندارید

یادت باشه وقتی کسی رو ناراحت میکنی فقط خودت میتونی ارومش کنی مثل مار ک وقتی نیش میزنه  پادزهرشو از خودش میگیرن

شب که می شود نبودن هایت را زیر بالشتم می گذارم و شجاعتم را زیر سوال می برم دوام می اورم تا فردا

من خیلی وقته کارت قرمزمو گرفتم فقط دارم اروم اروم زمینو ترک میکنم واسه وقت کشی

برای جلوگیری از  پس رفت    پس باید رفت  هر چاله ای   چاره ای  به من اموخت

خنده داره کارای بعضیا که فکرمیکنندبارفتنشون میسوزی اما نمیدونند که ازادت میکننداز هرچی غم وغصست

خدایا نمی خوام مرفح بی درد باشم ولی می خوام بی درد باشم بی درد دوری بی درد جدایی همین

هزار بار ملودی گوش نوازه باهم بودن و تکرار کردم ولی نمیدانم چرا این بار به جایه باهم بودن بی هم بودن رقم میخورد

گاهی وقتا مجبوری احمق باشی روی کاغذ می نویسم دستهای تو و روی ان دست میکشم

گاهی اوقات شاید  تنها شادی زندگی ام این است؛ که هیچ کس نمی داند تا چه حد غمگینم

دلت را هنگامی غم می گیرد که نگاهت به دستان گره خورده ی دو ادم  خیره می ماند

حرفش را ساده گفت :من لایق تو نیستم نمیدانم خواست لیاقتم را یاداوری کند یا خیانت خودش را توجیه

تو فکر کن سیگار کشیدن ژست مردانه ای است اما اتش گرفتن و بی صدا سوختنش کاملا زنانه است

همه جا هستی در نوشته هایم در خیالم در دنیایم تنها جایی که باید باشی و ندارمت کنارم است

سخت است ببازی تمام احساس پاکت را و هنوز نفهمیده باشی اصلا دوستت داشت؟ روزگار با ما خوب تا نکرد ما را خوب “تا  کرد